محرم و صفر است که مردم را.....

دیروز 20 دقیقه با 60 %توان دویدم   امشب برم کیک بوکس بعدش برم

مسجد عزاداری فردا صب برم چمن بدوم   غروب هم با بچه های

شرکت برم سالن فوتبال بازی کنم...ضعف بدنم یکم بهتر شده

فشار تمریناتمو کم کردم  ... پریروز هم یاد امید افتادم تو استخر

بودم با هم میرفتیم الان تنها میرم...گور ب گور شده معلوم نیست

کجا غیبش زدش...یادش بخیر پارسال تازه شنا کردنو یاد گرفتیم

با هم  من شبش خوابم نمیبرد.....الان  تو اب میرم بکوب شنا میکنم

...این روزها چقد زود

میگذره.....من موندم این همه ایستگاه صلواتی برای چی  

همه جا زدن لزومی

نداشت این همه .....هیت ها هم از هم جدا شدن  هر طایفه ای

برای خودش جدا

مثل قدیم نیست همه اقشار و نژادی با هم عزاداری کنن...جالبه

این همه ادمی که میان عزاداری  میتونم بگم  اکثرشون 

نماز نمیخونن  امام حسینی که وسط جنگ

نمازشو خوند...مردم  محرم  نمیفهمن..پسرای که  دنبال

دخترا میفتن...دخترایی که چندین قلم ارایش میکنن کنار دسته های

عزاداری چقد دختر پسرای که  با هم شماره دادن..

چقد   دعوا و درگیری میشه تو این ماه همه ی جورایی عصبین

...یاد قدیم بخیر