پوست انداختن

ساخت وبلاگ

​​​​​​چشام بسته بودم انگار هیچی نمیدیم تقصیر بقیه نیست تقصیر خودمه که ندیدم

چنتا اتفاق باعث شد چنتا از دوستای که فک میکردم قدیمین بشناسم

3هفته اس اعصابم خورده تازه یکم از اعصبانیتم کم شده همه تو خوشی

با ادمن تو مشکلات کسی پیشت جواب تلفنم نمیدن. احساس کردم چقد

تنهام باید اینو باور کنم 

هنوز سخته باورش چطور میشه اونا خاطرات خوبی که داشتیم

یادشون بره

دوستی ها الان همشون برای منفعت و سودی چیزی در غیر این صورت

زود رنگ عوض میکنن. من این روزا خیلی ضعیف شدم اما باز قول میدم

قوی بشم دوباره  این ادما بیان سمتم جرشون میدم. هنوز به این

باور نرسیدم تنهام اگه باورم قوی 

بشه از پس مشکلات بر میام.. روز ها تلخی گذشت دوستام

همکارام همکلاسیا همشون اشغالا

ساده اما داستان کوتاه زندگی...
ما را در سایت ساده اما داستان کوتاه زندگی دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : asanistind بازدید : 215 تاريخ : سه شنبه 30 مهر 1398 ساعت: 2:53